سفارش تبلیغ
صبا ویژن

گُل نمیخوام،گُل نمیخوام گُل که تماشا نداره

گُل نمی‌خوام،گُل نمی‌خوام گُل که تماشا نداره

   

چشمایِ زیبات’ می‌خوام عاشقی حاشا نداره

 

هفته به هفته می‌گذره جمعه به جمعه می‌رسه

 

به بی پناها سُر زدن این پا و اون پا نداره

 

من چی دارم برات بگم ، خودت که از بُر می‌دونی

 

قصه ی عمرِ آدما ؛ امروز و فردا نداره

 

منتظری که من بیام   سُر رویِ پاهات بذارم

 

هیچ می‌دونی که عاشقت ، سُر نداره ، پا نداره

 

یه شب میاد به شهرِ ما ، شهرِ کبودِ آدما

 

کسی که تا دلت بخواد از کسی پروا نداره

 

سروده عبدالجبار کاکایی

 




تاریخ : چهارشنبه 90/1/31 | 6:36 عصر | نویسنده : علی خداوردی طاقانکی | نظر

  • paper | پرشین تم | خرید بک لینک