پيام دوستان
+
پرسيدم بهار چيست؟
گفت: اميدواري دانهاي در دل خاک سرمازده، شوق عشقي در جان خستهي آدميزادي
پيام رهايي
7:1 عصر
پيام رهايي
بهار، لبخند اميد بر لب خاک و نغمه عشق در جان خستهي آدمي است.
+
خبر به دورترين نقطه ي جهان برسد
نخواست او به من خسته بي گمان برسد
شکنجه بيشتر از اين؟ که پيش چشم خودت
کسي که سهم تو باشد، به ديگران برسد . رها کني برود از دلت جدا باشد
به آنکه دوست ترش داشته، به آن برسد
رها کني بروند و دو تا پرنده شوند گلايه اي نکني، بغض خويش را بخوري
که هق هقِ تو مبادا به گوششان برسد
خدا کند که نه...! نفرين نمي کنم... نکند
به او -که عاشق او بوده ام زيان برسد
پيام رهايي
6:59 عصر
+
جز گِردِ دلم گشت نداند غم تو
در بُلعجبي هم به تو ماند غم تو
سنايي

پيام رهايي
6:54 عصر
+
گل سرخم چرا پژمرده حالي؟
بيا قسمت كنيم دردي كه داري
بيا قسمت كنيم، بيشش به من ده
كه تو کوچک دلي، طاقت نداري
بابا طاهر

پيام رهايي
6:53 عصر
+ چند روايت براي علت ناميدن باباطاهر به عريان وجود داره. گفتهاند که روزي باباطاهر از مقابل مدرسهاي عبور ميکرده و از چند جوان که اونجا بوده پرسيده که شما شب و روز تو مدرسه چيکار ميکنيد؟ جوانان در پاسخ گفتند که رياضت بسيار ميکِشيم و براي تمسخر ادامه ميدن که مثلا شب، يخ حوض رو ميشکنيم و درون اون ميريم.
باباطاهر هم شب ميره و يخ اون حوض رو ميشکنه و وارد اون حوض ميشه و خدا براي خلوص کارش سرما رو از بدنش ميگيره و تا شعاع 10 يا 100 متري هرجايي که رد ميشده يخها از گرماي وجودش ذوب ميشدند و به علت عدم احساس سرما عريان بوده
+
چرامرگ فقط حق است؟چرا زندگي نه؟چرا عشق نه؟چرا آرامش نه؟چرا آرزو نه؟
پيام رهايي
6:51 عصر
مرگ بنظر من همه جا حق هست...يعني طبق گفته قرآن *همه از اوييم و به او باز ميگرديم*...زندگي و عشق و آرامش و آرزو اين مرحله وسط تولد و مرگ هستش... همش هم حق ماست بايد ازش بهره ببريم اما بستگي به تلاش خودمون داره...يکي براي بدست آوردن هرکدومش تلاش ميکنه و اگر به صلاحش باشه خدا کمکش ميکنه...يکي هم نه دست روي دست ميزاره ميگه خوب من صبر ميکنم تا عشق بياد دنبالم...آرامش بياد دنبالم..
.اينطوري کار به جايي نميبره...فقط خودش رو خسته ميکنه...براي همين اينطوري فقط مرگ حقه...وگرنه چيزي به ناحق آفريده نشده...
+
سرنوشت ،گرنوشت،بد نوشت
پيام رهايي
6:48 عصر
+
سلام عزيزان
خدا قوت به همگي
طاعات و عبادات و نماز و روزه هاتون قبول@};-
هواي شهرتون چه جوره !
هنوز بخاري هاتون روشنه !!:)
ما يه هفته هست پنکه و کولرگازي ها روشن شدند.:(
طاووس زيباترين
6:45 عصر
+
* «بعدِ او کسي تکرار نخواهد شد. حتيخودش.» *
طاووس زيباترين
6:44 عصر
{a h=yajaavad}انديشه نگار{/a} نگاهت قهوه هاي تلخي از دربار قاجاري است، تو در چشمت عجب پيمانه ي مرد افکني داري،اگر عاشق کشي رسم است و قانون عاشق آزاري،تو يک ديدار در باران براي آخرين باري ..
ايکه در بدرقه ات اشک خدا جريان داشت
کاش بازم غزل ماندن مان امکان داشت دل من پشت سرت کاسه آبي شد و ريخت
آخرين لحظه نگاهت چه قدر تاوان داشت . سلامت وماناباشيد@};-
+
*«ماندم خَموش، آه که فرياد داشت درد.»*
طاووس زيباترين
6:43 عصر
1 فرد دیگر
12 فرد دیگر
+
بايد خوب خداحافظي کرد ،
چه با زندگي ، چه با يک دوست ، چه با يک عزيز...
به موقع بايد خداحافظي کرد ،
با احترام بايد خداحافظي کرد...
تايمش رو بايد فهميد!!


طاووس زيباترين
6:42 عصر
خداحافظي ازاين جهت سخته که دل کندن از تعلقات ودلبستگي هاست، به قول فاضل به خداحافظي تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتي و دلم ثانيه اي بند نشد
دو نفر در دو برنامه مختلف گفتند که ما آنجا گفتيم که در دنيا نماز ميخوانديم . دو پاسخ مختلف دريافت کرده بودند که برايم مسأله خواندن نماز را روشن کرد به اولي گفته بودند که اگر نميخواندي هم فرقي نميکرد :D به دومي گفته بودند که براي خودت ميخواندي :) اين واقعيتيست که ما اينجا احساس ميکنيم . چه بعد از خواندن نماز احساس راحتي و سبکي ميکنيم . و واي به وقتيکه نخوانيم
3 فرد دیگر
19 فرد دیگر
+
سلام دوستان
سال نوتون مبارک@};-
چه باحال اومدم تو پارسي ديدم اسمم تو برگزيدگانه
هعي پارسي يادت بخير:)
چرا تاريخ و نوشته 100/01/14 اين چه وضعشه مسئولين رسيدگي کنن:)
طاووس زيباترين
6:40 عصر
+
..بگزار ببينمت..
.بگزار ببينمت هنگام،
. گيسو تکاندنت...
.بيقرار شوم از عطر تو و ،
.خرامان امدنت...
.بگذار تماشا کنم ،
.نوتر از سالهاي دگر شدي...
.اين سال جديد بيقراترم ،
.براي گيسو تکاندنت...
.گلهاي باغچه از آمدند ،
بيقرارو جادو شدن...
.مثل عاشقي که عاشق شده ،
.از خرامان امدنت...
غ..ر.. آ
طاووس زيباترين
6:40 عصر