چه کردی با دل ی عاشق پرستم ، هاآآآآی جادوگر
کنار ساحل و تنگ غروب و سوز تنهائی
به پرواز تو می اندیشم ای احساس رویایی
میان ابرهای تیره ، من خاموش و تنهایم
قناری ، ساعتی بهر تماشایم ، نمی آیی ؟
تو از پهنای دشت سینه ی من اوج می گیری
تو با شه بال عشقت می پری ، زیبا ، تماشائی
به آواز خوشت هرشب ، دلم را خواب می گیرد
بخوان ای مرغ ی عشق من ، شدم معتاد لالایی
چه کردی با دل ی عاشق پرستم ، هاآآآآی جادوگر
که نایده ، درون ی نرگس ی مستم ، هویدائی
هنوز از شور پروازت ، به بزم دوستی منگم
ندانستم قناری ، حوری ی از آدم ، مبرایی
محمد علی شیردل
تاریخ : چهارشنبه 90/2/7 | 6:24 صبح | نویسنده : علی خداوردی طاقانکی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.