میپوسم از درون خود اینجا به هر نفس
در لحظه ای که میل شتابش شکسته است
هر جا که دستهای دعا پنجه میکشند
قلبی در انتظار جوابش شکسته است
فریادمان در آینه آواز مرده ایست
وقتی سکوت بستر خوابش شکسته است
دلخوش به هر دروغ و سرابی نشسته ایم
اما دروغ نیز سرابش شکسته است
حتی برای نام تو جایی نمانده عشق
تصویر یادگار تو قابش شکسته است
دیوانه بازتاب چنین شاعرانه ایست
عشقی که در سقوط ، نقابش شکسته است .
بهروز صفاجو
تاریخ : سه شنبه 90/2/20 | 10:58 صبح | نویسنده : علی خداوردی طاقانکی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.