دوش مستانه چه خوش گفت قدح پیمایی

دوش مستانه چه خوش گفت قدح پیمایی

  ** که به از گوشه? می‌خانه ندیدم جایی
آنچنان بی خبرم ساخت نگاه ساقی **

   که نه از می خبرم هست و نه از مینایی
با تو ای می غم ایام فراموشم شد **

   که فرح بخش و طرب خیز و نشاط افزایی
ترک سرمستی ...و در کردن خون هشیاری *

  * طفل نادانی و در بردن دل دانایی
کافر عشق تو آزاده ز هر آیینی **

بسته? زلف تو آسوده ز هر سودایی
ذره را پرتو مهر تو کند خورشیدی **

   قطره را گردش جام تو کند دریای
عشق بازان تو را با مه و خورشید چه کار **

 کاهل بینش نروند از پی هر زیبایی
بر سر کوی تو جان را خوشی خواهم داد **

 زان که خوش صورت و خوش سیرت و خوش سیمایی
از کمند تو فروغی به سلامت بجهد **

 که ستم پیشه و عاشق کش و بی‌پروایی

فروغی بسطامی




تاریخ : یکشنبه 90/3/1 | 1:16 عصر | نویسنده : علی خداوردی طاقانکی | نظر

  • paper | پرشین تم | خرید بک لینک