سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دردهای من

دردهای من

جامه نیستند تا ز تن در آورم

«چامه و چکامه» نیستند

تا به «رشته ی سخن» درآورم

نعره نیستند تا ز «نای جان» بر آورم

دردهای من نگفتنی

دردهای من نهفتنی

دردهای من

گرچه مثل دردهای مردم زمانه نیست

درد مردم زمانه است

مردمی که چین پوستینشان

مردمی که رنگ آستینشان

مردمی که نامهایشان

جلد کهنه ی شناسنامه هایشان             درد می کند

من ولی تمام استخوان بودنم

لحظه های ساده ی سرودنم                درد می کند

انحنای روح من

شانه های خسته ی غرور من

تکیه گاه بی پناهی دلم شکسته است

کتف گریه های بی بهانه ام

بازوان حس شاعرانه ام            زخم خورده است

دردهای پوستی کجا؟

دردهای دوستی کجا؟




تاریخ : یکشنبه 90/1/7 | 10:18 صبح | نویسنده : علی خداوردی طاقانکی | نظر

  • paper | پرشین تم | خرید بک لینک