چه کنم تا که شبی لایق دیدار شوم
بهر دیدار گل فاطمه بیدار شوم
همچو آن پیر خراباتی و عاشق پیشه
چشم بیمار تو را بینم و بیمار شوم
همه ی ترس من این است که ای محرم راز
بروم باز از اینجا و گنه کار شوم
کاش می شد به سویم نظری می کردی
تا که از خواب گنه یکسره بیدار شوم
عاشقان بی سر و سامان و گرفتار تواند
کاش از عشق تو من نیز گرفتار شوم
در بیابان گناه و هوس و بی کسی ام
کمکم کن که دگر راهی گلزار شوم
شاعر؟؟؟
تاریخ : پنج شنبه 91/1/10 | 7:28 عصر | نویسنده : علی خداوردی طاقانکی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.