ای اجل اینقدر دور لانه ما پر نزن
خانه ای را که درش آتش گرفته در نزن
یابیا و جای مادر جان زینب را بگیر
یا زداغ او شرر بر قلب ما دیگر نزن
هرچه بود از ما گذشت اما بگو صیاد را
صید را خواهی بکش بر لانه اش آذر نزن
خانه مارا عدو آتش زد ویک تن نگفت
شعله از کین بر زیارتگاه پیغمبر نزن
مادر من بار شیشه داشت با خود پشت در
کس نگفتا بی مروت بالگد بر در نزن
دخترش استاده و میلرزد هم چون جوجه ای
تازیانه مادری را در بر دختر نزن
یا به پیش فاطمه دستان مولا را نبند
یا که زهرا را به پیش دیده حیدر نزن
دیدن مادر در این حالت پسر را میکشد
پیش چشمان حسن سیلی تو بر مادر نزن
حسین میرزایی
تاریخ : چهارشنبه 91/1/30 | 7:44 عصر | نویسنده : علی خداوردی طاقانکی | نظر
.: Weblog Themes By Pichak :.