نور خورشید سما آمد پدید
عاشقان عید خدا آمد پدید
عید اکبر شد عزیزان دو عین
شد ولیّ عشق، بابای حسین
ای که تفسیرت بود تفسیر عشق
زینت رویت بود شاه دمشق
ای علی جان ما غلام نام تو
مرغ دل پر زد به روی بام تو
درب دل روی ولایت باز شد
قصّه های عاشقی آغاز شد
یا علی ما مست جام کوثرت
جمله شاهان دو عالم نوکرت
ده ز کوثر این لب خشکیده را
روشنی ده قلب و جان و دیده را
دست در دست نبی بگذاشتی
غصه ها را از دلش بر داشتی
ای که دستت رفت بالا از همه
کن شفاعت یار ، حالا از همه
ای جماعت نو انجم شد جلی
ای جماعت ای ن شما و این علی
هر چه می خواهد دل تنگت بخواه
جز ولا از دست مولایت مخواه
امشبی را غرق اشک و ناله شو
بر سر کوی علی آواره شو
او کرمی است و کرامت می کند
جمله مستان اجابت می کند
"با کریمان کارها دشوار نیست"
دست اکرام علی بیکار نیست
او که باب هر یتیم بی نواست
درد بی دمان ما را او دواست
یا علی روی تو مهتاب من است
هجر تو در قلب بی تاب من است
یا علی جانم فدای چشم تو
صد چو من قربان برای چشم تو
یا علی من را تو عاشق می کنی
بر دلم وصف حقایق می کنی
یا علی اسلام با تو زنده گشت
نور ایزد در جهان پاینده گشت
یا علی شمشیر تو برّان ترین
در نماز شب تو اشک افشان ترین
از ازل محو طلای گنبدیم
از ازل مست از سبوی مرقدیم
یا علی عینت عیان کرده است حق
از همین خلق جنان کرده است حق
بارش این اسمان از جود توست
بود این عالم ز هست و بود توست
ای تو حجت بر همه عالم علی
آدم از عشق تو شد آدم علی
ای ولی الله اعظم یا علی
ای شده حق را مجسّم یا علی
سروده جعفر ابوالفتحی;}
.: Weblog Themes By Pichak :.