الهی نامه آیت الله حسن زاده آملی
«الهى! از من آهى و از تو نگاهى»
«الهى! عمرى آه در بساط نداشتم و اینک جز آه در بساط ندارم!»
«الهى! در بسته نیست، ما دست و پا بستهایم.»
«الهى! در راهم و همراه درد و آهم، آهم ده و راهم ده».
«الهى. دل چگونه کالایى است که شکسته آن را خریدارى و فرمودهاى: پیش
شکسته دلانم.»...
«الهى! آمدم، ردّم مکن، آتشینم کردهاى، سردم مکن.»
ای چاره بیِچارگان بِیچاره ام بیچاره ام غمخواره واماندگان بِیچاره ام بیچاره ام ای در درت شاهان دلیل از شیعه ات باشد خلیل ای مظهر سر جلیل بِیچاره ام بیچاره ام ای والی ملک وجود ای سرور بود و نبود ای هم غفور و هم ودود بِیچاره ام بیچاره ام ای باب علم مصطفی ای تاجدار انبیا ای آئینه وجه خدا بِیچاره ام بیچاره ام ای جمله کون و مکان هم اولیا و هم شهان ای ریزه خوارت این و آن بِیچاره ام بیچاره ام بیچاره ام چاره نما ای افتخار هل عطا معجز نما مشکل گشا بِیچاره ام بیچاره ام قدوسیان هندوی تو گشته مقیم تو امیدشان بر سوی تو بِیچاره ام بیچاره ام ورد مرا از تو دوا لطفی بکن رحمی نما سر خدا وجه خدا تو بِیچاره ام بیچاره ام بروی تو رویم سیاه بی لطف تو کارم تباه شیر خدا سراله بِیچاره ام بیچاره ام شد مدتی هستم اسیر بر نفس دون هم شریر رحمی نما دستم بگیر بِیچاره ام بیچاره ام دست من و دامن تو ای جان من قربان تو امید بر احسان تو بِیچاره ام بیچاره ام گر سگ بخوانی مرمرا فخرم رود تا بر سما ای دست تو دست خدا بِیچاره ام بیچاره ام ای حیدر کرار ما ای حیدر و سالار ما لطفی نما در کار ما بِیچاره ام بیچاره ام
.: Weblog Themes By Pichak :.