سفارش تبلیغ
صبا ویژن

آمد و آتش به جانم کرد و رفت

آمد و آتش به جانم کرد و رفت
با محبت امتحانم کرد و رفت

آمد و بنشست و آشوبی به پا
در میان دودمانم کرد و رفت

آمد و رویی گشاد و شد نهان
اسم خود ورد زبانم کرد و رفت

آمد و او دود شد من شعله ای
در وجود خود نهانم کرد و رفت

آمد و برقی شد و جانم بسوخت
آتشین تر این بیانم کرد و رفت

آمد و آیینه گردانم بشد
طوطی بی همزبانم کرد و رفت

آمد و قفل از دهانم بر گشود
چشمه آب روانم کرد و رفت

آمد و تیری زد و شد نا پدید
همچنان صیدی نشانم کرد و رفت

آمد و چون افتی در من فتاد
سر به سوی آسمانم کرد و رفت




تاریخ : شنبه 90/1/13 | 6:33 عصر | نویسنده : علی خداوردی طاقانکی | نظر

  • paper | پرشین تم | خرید بک لینک