سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الهى مرا محرم راز کن

الهى مرا محرم راز کن / در معرفت بر دلم باز کن
دلى ده که باشد شناساى تو / زبانى که بستاید آلاى تو

 

چو با من در اول کرم کرده اى / به فضل خودم محترم کرده اى
در آخر همان کن که کردى نخست /
 که در هر دو حالت امیدم به توست
چو لطفت مرا رایگان آفرید/خردمندیم داد و جان آفرید
هم آخر به لطف خودم دستگیر / به فضلت مرا رایگان درپذیر
چو دانى که بى زاد و بى توشه ام/هم از خرمن خویش ده خوشه ام
مبر آبم اى آبرویم به تو / امید من و آرزویم به تو
به روى من از کرده ناپسند / درى را که هرگز نبستى مبند
ز رحمت به رویم ز پیشم مران / به قهر از در لطفِ خویشم مران
که برگیردم گر توام بفکنى / که بپذیردم گر توام رد کنى؟
اگر لطف تو برنگیرد مرا / کرا زهره کاندر پذیرد مرا
مخوف است راهم دلیلى فرست / گذر آتش آمد خلیلى فرست
اگر دوزخ این ناسزا را جزاست / تو آن کن که از رحمت تو سزاست
من ار بى رهم از لئیمى خویش / تو مگذار راه کریمىّ خویش
خط عفو درکش خطاى مرا / ببخش از کرم کرده هاى مرا
مدر پرده من که بى پرده ام / به رویم میار آن چه من کرده ام
به آب کرم دفترم را بشوى / مریز این سیه نامه را آبرو
اگر من گنهکارم اى کردگار / تو آمرزگارى و پروردگار
سراپاى من گرچه آلایش است / امیدم ز عفو تو، بخشایش است

 

 

شاعر: حسام خوسفى




تاریخ : یکشنبه 90/4/12 | 1:8 عصر | نویسنده : علی خداوردی طاقانکی | نظر

  • paper | پرشین تم | خرید بک لینک