تمام لذت عمرم در این است که مولایم امیرالموءمنین است
من از ازل به مهر علی خو گرفته ام
درس خداشناسی ونیرو گرفته ام
از مرشد طریقت خود شاه لافتی
خوی محبت از کرم او گرفته ام
در پرتو هدایت و نور ولایتش
با دست وی زدامن یاهو گرفته ام
تفسیر و شرح آیة والشمس والضحی
من از جمال یار نکو رو گرفته ام
نازم برشتةکه میان من و علیست
به به عجب طریقة نیکو گرفته ام
مشق صفا و صدق و محبت به جز علی
اندر جهان من از که و از کو گرفته ام
من بوی عطر گلشن توحید را ازل
از روی عطر این گل خوشبو گرفته ام
با کشتی شکسته ز گرداب یا علی
در ساحل نجات تو پهلو گرفته ام
ایدست حق بگیر زدستم کاروان
وامانده ام بسوی درت رو گرفته ام
شاهان نیازمند در تو من گدا
از دامن شهنشه دلجو گرفته ام
واهب بهوش باش علی کان رحمت است
من حل مشکلات خود از او گرفته ام
تا بر لب خویش نام حیدر داریم
کی بیم ز دشمن ستمگر داریم
از مهر علی و یازده فرزندش
ما، گِردِ دیار خویش سنگر داریم
شبانگاهان چو برخیزم ز بستر
بخوانم دوست را بادیده تر
بگیرم دامن مولی الموالی
نشانش می دهم این دست خالی
بگویم مهربان مهربانان!
تو هستی گوهر این چشم گریان
چو گردی روبرو با بنده خود
ببینی بنده شرمنده خود
تو هرچه می شوی بر من خطا پوش
محبت های تو گردد فراموش
چه شیرین است یا رب گفتگویت
که یک ساعت نشینم روبرویت
چو رحمت بر دلم جاری نمایی
دگر من هم شوم عمری خدایی
خداوندا به آه و سوز مولا
به حق ناله جانسوز زهرا
مرا در بندگی نصرت کن ای دوست
قبول درگه لطفت کن ای دوست
به آه سینه ی زخم اسیران
به آن ویران نشین شام ویران
دل ما را تسلی کن ز هر غم
بیا ما را بخر ای دوست درهم
شاعر : محمود ژولیده
چون بگیرم آینه در دست خویش
فاش بینم، فاش، روی پست خویش
گرچه دل بد کرده تکفیرش مکن
بندهات برگشته تحقیرش مکن
هرکه بر حال خراب خود رسید
پیش از مردن حساب خود رسید
هر که گیرد آینه در پیش رو
کردههای خویش بیند مو به مو
خویش را بیند که خود با خود چه کرد
تا بداند سخت باید توبه کرد
باید از بگذشتهها عبرت گرفت
دست را بر زانوی همت گرفت
حال باید وادی تحلیف رفت
یا علی گفت و سوی تکلیف رفت
سخت باید نفس را بشکست و ماند
عهد و پیمان با شهیدان بست و ماند
همچنان بار شهیدان مبین
مانده انبان یتیمان بر زمین
راه ما راه شهیدان خداست
کیست پرسد ای خدا مهدی کجاست
گرچه دل شرمنده است از روی تو
ای خدا با مهدی آمد سوی تو
نیستم اینک از الطافت خدا
سینهای دارم شبستان خدا
یا حلیم امشب که من سرگشتهام
یا علی گویان سویت بر گشتهام
از همه دل بریده ام دلم اسیر یک نگاست تموم آرزوی من زیارت امام رضاست
شمع جمع شاپرکها |
|
تمام لذت عمرم در این است که مولایم امیرالموءمنین است
سخنان گهر بار امام علی(ع)
دوری و جدایی دوستان،غربت و تنهایی است
حاجت از دست دادن بهتر که از نااهل خواستن!
آرزوهایتان را به کسی متوجه کنید که دلهایتان آنها را دوست دارد
شکیبایی مرکبی است که خسته نشود
شخصیت مرد زیر زبان اوست
عبرتها چه بسیار است،لیکن پند گرفتن کمتر است
اگر درباره کسی مشکوک باشید ،به دوستانش نگاه کنید
هر تنفس انسان گامی است که به سوی مرگ بر می دارد
مردم دشمن چیزهایی هستند که نمی دانند
بهترین زهدها،پنهان داشتن آن است
شگفتا!آیا خلافت و حکومت با رفاقت و خویشی هم می شود؟!
عدالت زمامدار،نیکوتر از خیر روزگار است
هرگز کسی را به مبارزه و جنگجویی دعوت نکن
روز دادستانی و عدالت از ظلم سختتر از روز ستم بر ستمدیده است
حکومت خود را با ریختن خون حرام، استوار نکن
هرگز یاور ستمکار نباش
حکمت را به نااهل نگویید که به حکمت ستم کرده اید
به گوینده نگاه نکن،حرف را در نظر بگیر
بزرگواری با خرد و ادب است،نه با اصل ونسب
عقل وخرد شمشیر برنده ای است
دانش نگهبان توست،در حالیکه تو ثروت را باید محافظت کنی
بی ارزش ترین مردم،کم دانش ترین آنهاست
دانشمندان،به علت کثرت نادانان غریبند
مرگ بزرگ همان فقر و بی نوایی است
فقر و تنگدستی ،مرد با هوش را گنگ و لال کند
انسان به نعمتی نمی رسد مگر اینکه نعمت دیگری را از دست می دهد
از قرض کردن بپرهیزید
قرض کردن زبونی و خواری است
غم وغصه نیمی از پیری است
قصاص و انتقام قبل از جنایت،درست نیست
من بخاطر سوءظن وبدگمانی،کیفر نمی دهم
تو را از عجله وشتاب در سخن و کار نهی می کنم
خداوند به مردم پناه داده تا از ستم دور باشند
زمامداران بوسیله ظلم آزمایش می شوند
با توده جماعت باشید،چرا که دست خدا باجماعت است
هر که از حق تجاوز کند راهش گم می شود
زکات پیروزی عفو وبخشش است
زمهء من در گرو آن چیزی است که می گویم
صفتی بدتر از دروغ وجود ندارد
برای دنیا به گونه ای زندگی کن که گویی تا ابد زنده ای وبرای آخرت به گونه ای زندگی کن که گویی لحظه مرگت نزدیک است
فرزندان خود رابا اخلاق خود تربیت نکنید،زیرا که آنان برای زمانی غیر از زمان شما خلق شده اند
هیچ فقیری گرسنه نمانده مگر در سایه آنکه ثروتمندی از حق او بهره مند گشته است
چون تو به جانب مرگ می روی ومرگ به جانب تو می آید،زود به یکدیگر خواهید رسید
به امید اینکه بتوانیم سخنان معصومین را سرلوحه زندگی قرار دهیم انشاالله
تمام لذت عمرم در این است که مولایم امیرالموءمنین است
کاشکی می آمدی یک روز تا ویرانیم را در غروبی سرد لحظه ای نظاره می کردی.
بی تو اینجا هر طرف درد وپریشانیست آسمان چشم من هر روز بارانیست.
بیا که با آمدنت برویم باز.که بهار با چشمانت می شود آغاز
.: Weblog Themes By Pichak :.