انتظار
من همین جا صبر کردم در کنار این قطار
گرچه مینای صبورم خسته ام از انتظا ر
تابیایی کاسه ی صبرم به سر خواهد رسید
تاببینم روی ماهت بیقرارم بیقرار
من نمیدانم که هستی یاکجایی نازنین
گشته چشمم تیره از تاریکی این روزگار
یک طرف ظلم وستم سویی تباهی وفساد
چشم دنیا کور شداز این همه دود وغبار
گوش عالم منتظر تا بشنود پیغام نو
این جهان گر تو نباشی هیچ دارد اعتبار؟
می رسد مرگم ندیدم برکشد این روزگار
پرده از روی چوماهت ای سرآغاز بهار
مینا محمودی
خدایا
خداوندا زبند تن رهایم کن
به سوی خود به سوی خود صدایم کن
که تشویشی شده رهزن به جان امشب
تو زین تشویش بنیانکن جدایم کن
دل وجانم گرفتار تبی سوزان
تو زین تبها سوایم کن سوایم کن
به دل گویا به لب چون سوسنم امشب
تو با عشقت خدایا آشنایم کن
چو پروانه به سوی تو شتابانم
سروجانم بسوزان وفنایم کن
نمی خواهم من این زندان دنیارا
ازاین زندان ویرانگر رهایم کن
نوایی میبرد تا بیکرانهایم
وجودم را پر نام و نوایت کن
مینا محمودی
دردم مداوا میکنی مثل همیشه
عقده ز دل وا میکنی مثل همیشه
آیینه زیبا می شود با یک نگاهت
دل را تو شیدا میکنی مثل همیشه
دروازه لطف و کرم را می گشائی
وقتی که لب وا می کنی مثل همیشه
از گوشه چشمت کرم می ریزد آقا
از بس که غوغا میکنی مثل همیشه
پرونده اعمال ما گرچه سیاه است
می دانم امضا میکنی مثل همیشه
دل مرده ام اما تو با یک گوشه چشمی
کار مسیحا میکنی مثل همیشه
بهر ظهور خود چرا ای یوسف عشق
امروز و فردا میکنی مثل همیشه
تو مثل بابایت علی غمهای خود را
با چاه نجوا میکنی مثل همیشه
تو مثل زهرا مادرت از بس که خوبی
با ما مدارا میکنی مثل همیشه
شبهای جمعه کربلا همراه مادر
تو روضه برپا میکنی مثل همیشه
سید مجتبی شجاع
دست هایت بوی باران می دهد
دست هایت بوی باران می دهد
بوی خوب سفره ی نان می دهد
فصـل سبـز باغ احسـاس دلــت
مــژده ی وصل بهاران می دهد
آفتـا بی، دست های گـرم تو
بـرتن سرد زمین جان می دهد
مثل عیسایی که ازلطف دمش
تـوشه ای لبـریز ایمان می دهد
مبتـلای دردت ای درمان و درد
نسخه های درد ودرمان می دهد
مهدی کرمی
مادرم شبنم گلبرگ حیات
پدرم عطر گل یاس بقاست
مادرم وسعت دریای گذشت
پدرم ساحل زیبای لقاست
مادرم آئینه حجب و حیا
پدرم جلوه ایمان و رضاست
مادرم سنگ صبور دل ما
پدرم در همه حال کارگشاست
مادرم شهر امیداست و هنر
پدرم حاکم پیمان و وفاست
مادرم باغ خزان دیده دهر
پدرم برسرما مرغ هماست
مادرم موی سپید کرده زحزن
پدرم نقش همه خاطره هاست
مادرم کوه وقار است و کمال
پدرم چشمه جوشان عطاست
.: Weblog Themes By Pichak :.